شدت اختلاف شيعيان در مسائل دينى و موضوعات مذهبى سدير را ناراحت كرده ، به
امام عليه السلام شكايت مى كند، حضرت مى فرمايد، اختلاف آنها به تو زيانى ندارد و
در آن باره فكر مكن و بدانكه تو و هر يك از شيعيان سه تكليف داريد كه بايد انجام
دهيد: 1 ائمه و پيشوايان خود را بشناسيد تا بدام شيادان گمراه كننده نيفتيد. 2 در
برابر پيشوايان خود تسليم باشيد، يعنى آنها را چنانكه هستند بشناسيد تا خود به
خود تسليم و منقادشان شويد و او امر و نواهى آنها را بپذيرد و به گفتار و رفتار و قيام
يا خانه نشستن و ساير اعمال آنها اگر چه بر خلاف سليقه شما باشد اعتراض نكنيد،
زيرا اعمال و رفتار آنها طبق دستور خدا و پيغمبر است . 3 اگر در موضوعى با يكديگر
اختلاف نظر پيدا كرديد، مطلب را به آنها ارجاع دهيد چنانكه خداى تعالى فرمايد:
((اى
مؤ منان از خدا و رسول اطاعت كنيد و اگر در موضوعى اختلاف و مشاجره كرديد، آن را به
خدا و رسول ارجاع دهيد
)) و معلوم است كه ائمه اوصياء و جانشينان پيغمبرند و در نبودن
پيغمبر بايد اختلافات به آنها ارجاع شود.
2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ
بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْكَاهِلِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ أَنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ وَحْدَهُ
لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ حَجُّوا الْبَيْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ
قَالُوا لِشَيْءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ أَوْ صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِى صَنَعَ أَوْ وَجَدُوا
ذَلِكَ فِى قُلُوبِهِمْ لَكَانُوا بِذَلِكَ مُشْرِكِينَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى
يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِى أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا
تَسْلِيماً ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ
اصول كافى جلد 2 صفحه 235 روايت 2
|
امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مردمى خداى يگانه بى شريك را عبادت كنند و نماز
گزارند و زكاة دهند و حج خانه خدا بجا آرند و ماه رمضان را روزه دارند، و پس از همه
اينها نسبت به چيزى كه خدا يا رسولش كرده بگويند: چرا بر خلاف اين نكرد؟ يا اين
معنى را در دل خود احساس كنند (بى آنكه به زبان آورند) به همين سبب مشرك باشند،
سپس اين آيه را تلاوت فرمود: ((نه ، به پروردگارت سوگند، ايمان ندارند تا ترا
در اختلافات خويش حاكم كنند، سپس در دلهاى خويش از آنچه حكم كرده ئى
ملال و گرفتگى نيابند و بى چون و چرا گردن نهند65 سوره 4)) سپس امام صادق
عليه السلام فرمود: بر شما باد به تسليم .
| |
3- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ
الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ عِنْدَنَا رَجُلًا
يُقَالُ لَهُ كُلَيْبٌ فَلَا يَجِى ءُ عَنْكُمْ شَيْءٌ إِلَّا قَالَ أَنَا أُسَلِّمُ فَسَمَّيْنَاهُ كُلَيْبَ تَسْلِيمٍ
قَالَ فَتَرَحَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا التَّسْلِيمُ فَسَكَتْنَا فَقَالَ هُوَ وَ اللَّهِ الْإِخْبَاتُ
قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ
اصول كافى جلد 2 صفحه 236 روايت 3
|
زيد شحام گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : در نزد ما مردى است كه نامش
كليب است او هر دستورى كه از شما مى رسد، مى گويد من تسليمم ، از اين رو ما او را
كليب تسليم ناميده ايم ، حضرت به او رحمت فرستاد و سپس فرمود: مى دانيد تسليم چيست
؟ ما سكوت كرديم . خودش فرمود: به خدا تسليم فروتنى است ، خداى
عزوجل فرمايد: ((كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند و در برابر
پرودگارشان فروتنى نمودند 23 سوره 11)).
| |
4- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِى
جَعْفَرٍ ع فِى قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً قَالَ
الِاقْتِرَافُ التَّسْلِيمُ لَنَا وَ الصِّدْقُ عَلَيْنَا وَ أَلَّا يَكْذِبَ عَلَيْنَا
اصول كافى جلد 2 صفحه 236 روايت 4
|
امام باقر عليه السلام درباره قول خداى تبارك و تعالى ((و هر كه كار نيكى انجام دهد،
براى او نسبت به آن نيكى افزائيم 22 سوره 42 )) فرمود: انجام دادن كار نيك ، تسليم
بودن نسبت به ما، و راست بودن به امام است و اينكه بر ما دروغ نبندد.
| |
شرح :
مجلسى (ره ) از مرحوم طبرسى نقل مى كند كه در تفسير آيه گفته است : هر كه طاعت
و عبادتى انجام دهد علاوه بر دادن ثواب به او، نيكى آن را مى فزائيم ، و راست بودن با
ائمه مراد اين است كه : اخبار راست و درست را از آنها روايت كند: و مراد بدروغ نبستن بر
آنها اين است كه : اخبار جعلى و دروغ را به آنها نسبت ندهد.
5- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ
الْحَمِيدِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ عَنْ كَامِلٍ التَّمَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ أَ تَدْرِى مَنْ هُمْ قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الْمُسَلِّمُونَ إِنَّ
الْمُسَلِّمِينَ هُمُ النُّجَبَاءُ فَالْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ
اصول كافى جلد 2 صفحه 236 روايت 5
|
كامل تمار گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: ((براستى كه مؤ منان رستگارند 1
سوره 23 )) ميدانى كيانند؟ عرض كردم : شما بهتر مى دانيد، فرمود: براستى كه مؤ
منان تسليم شوندگان رستگارند تسليم شوندگان همان نجيبانند، پس مؤ من غريب است و
خوشا حال غريبان . (يعنى چون مؤ من با تسليم كمياب است پس او غريب است ، زيرا هم
انس ندارد و انس تنها با خداست
| |
 | اصول كافي ثقةالاسلام كليني جلد دوم | | 
|