انفاق در لغت عرب بمعناى خرج كردن و بخشيدن و يا دادن
مال بكسى و نفقه دادن و امثال اين معانى است ، و در اين آيه شريفه طبرسى (ره ) در مجمع
البيان گويد: يعنى آنچه از مال خود را در راه خير صرف كنيد پس خداى سبحان عوض آن
را بشما عطا فرمايد، اما در دنيا باينكه نعمت شما را افزون كند، و اما در آخرت پاداش آن
بهشت است ، و كلبى گفته : آنچه در راه خير صدقه دهيد خداوند عوض آنرا بشما بدهد يا
در دنيا و يا براى آخرتتان ذخيره كند، و جابر از پيغمبر (ص ) حديث كند كه فرمود: هر
كار معروفى صدقه است و هر چه مرد بوسيله آن آبروى خود را نگهدارد صدقه است ، و
هر چه انسان خرج كند خدا ضامن عوض آن است مگر آنچه در بنا و نافرمانى باشد.
9- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ
ع قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتُهُ فَلْيُطِبْ مَكْسَبَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 241 رواية : 9
|
9- حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه شاد شود دعايش باجابت رسد بايد كسب خود را پاك
و حلال كند.
| |
*باب اجتماع براى دعا كردن*
بَابُ الِاجْتِمَاعِ فِي الدُّعَاءِ
|
1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ
الْوَاسِطِيِّ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ رَهْطٍ
أَرْبَعِينَ رَجُلًا اجْتَمَعُوا فَدَعَوُا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِي أَمْرٍ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَإِنْ لَمْ
يَكُونُوا أَرْبَعِينَ فَأَرْبَعَةٌ يَدْعُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمْ فَإِنْ لَمْ
يَكُونُوا أَرْبَعَةً فَوَاحِدٌ يَدْعُو اللَّهَ أَرْبَعِينَ مَرَّةً فَيَسْتَجِيبُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ لَهُ
اصول
كافى جلد 4 صفحه : 241 رواية : 1
|
1- حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ چهل نفر مردى براى دعا نزد هم اجتماع نكنند و خداى
عزوجل را در كارى نخوانند (و دعا نكنند) جز اينكه خداوند دعاى آنها را مستجاب كند، پس
اگر چهل نفر نبودند، و چهار نفر بودند (نزد هم جمع شوند و) ده بار خداى
عزوجل را بخوانند خداوند دعايشان را اجابت كند، و اگر چهار نفر هم نباشند و يك نفر
باشد كه چهل مرتبه خدا را بخواند پس خداى عزيز جبار براى او اجابت كند.
| |
توضيح:
پيش از اين گذشت كه دعا كردن در پنهانى هفتاد برابر يا بيشتر از دعاهاى
آشكار است و مجلسى (ره ) وعده كرده كه ميان آن دسته از روايات را در اين جا جمع كند و از
اين روى در اينجا گويد:
بسا توهم شود كه ميان اينجا و آنچه گذشت كه دعاى پنهانى ثوابش بيشتر است منافات
است و ممكن است بدو وجه جواب داده شود:
(اول ): اجتماع در اجابت مؤ ثرتر است گرچه ثوابش كمتر است
(دوم ): اين در جائى است كه رياء و خودنمائى ماءمون باشد، و آنچه در آن باب گذشت در
صورتى است كه از رياء ايمن نيست .
2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ
عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا اجْتَمَعَ أَرْبَعَةُ رَهْطٍ قَطُّ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ فَدَعَوُا
اللَّهَ إِلَّا تَفَرَّقُوا عَنْ إِجَابَةٍ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 242 رواية : 2
|
2- و نيز حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچگاه چهار نفر با هم اجتماع نكرده اند كه براى
مطلبى بدرگاه خدا دعا كنند جز اينكه با اجابت آن دعا از هم جدا شده اند.
| |
3- عَنْهُ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ
أَبِي ع إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا
اصول كافى جلد 4 صفحه : 242 رواية : 3
|
3- و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: هرگاه پيش آمدى پدرم را غمناك مى كرد زنان و
كودكان را جمع مى كرد، سپس دعا مى كرد و آنها آمين مى گفتند.
| |
4- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
الدَّاعِي وَ الْمُؤَمِّنُ فِي الْأَجْرِ شَرِيكَانِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 242 رواية : 4
|
4- و نيز آنحضرت عليه السلام فرمود: دعا كننده و آمين گو در مزد و اجر شريكند.
| |
*باب عموميت دادن در دعا و براى همه دعا كردن*
بَابُ الْعُمُومِ فِي الدُّعَاءِ
|
1- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلْيَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 242 رواية : 1
|
1- حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: هرگاه يكى از شماها دعا كند پس
عموميت دهد (و همه را دعا كند) زيرا كه آن باجابت نزديكتر است .
| |
*باب كسيكه اجابت دعايش بتاءخير افتد*
بَابُ مَنْ أَبْطَأَتْ عَلَيْهِ الْإِجَابَةُ
|
1- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ
قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ حَاجَةً مُنْذُ كَذَا وَ كَذَا سَنَةً وَ قَدْ
دَخَلَ قَلْبِي مِنْ إِبْطَائِهَا شَيْءٌ فَقَالَ يَا أَحْمَدُ إِيَّاكَ وَ الشَّيْطَانَ أَنْ يَكُونَ لَهُ عَلَيْكَ سَبِيلٌ
حَتَّى يُقَنِّطَكَ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ص كَانَ يَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةً فَيُؤَخِّرُ
عَنْهُ تَعْجِيلَ إِجَابَتِهِ حُبّاً لِصَوْتِهِ وَ اسْتِمَاعِ نَحِيبِهِ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا أَخَّرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ
عَنِ الْمُؤْمِنِينَ مَا يَطْلُبُونَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا خَيْرٌ لَهُمْ مِمَّا عَجَّلَ لَهُمْ فِيهَا وَ أَيُّ شَيْءٍ الدُّنْيَا إِنَّ
أَبَا جَعْفَرٍ ع كَانَ يَقُولُ يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ دُعَاؤُهُ فِي الرَّخَاءِ نَحْواً مِنْ دُعَائِهِ فِي
الشِّدَّةِ لَيْسَ إِذَا أُعْطِيَ فَتَرَ فَلَا تَمَلَّ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِمَكَانٍ وَ عَلَيْكَ
بِالصَّبْرِ وَ طَلَبِ الْحَلَالِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ وَ إِيَّاكَ وَ مُكَاشَفَةَ النَّاسِ فَإِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ
نَصِلُ مَنْ قَطَعَنَا وَ نُحْسِنُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْنَا فَنَرَى وَ اللَّهِ فِي ذَلِكَ الْعَاقِبَةَ الْحَسَنَةَ
إِنَّ صَاحِبَ النِّعْمَةِ فِي الدُّنْيَا إِذَا سَأَلَ فَأُعْطِيَ طَلَبَ غَيْرَ الَّذِي سَأَلَ وَ صَغُرَتِ النِّعْمَةُ
فِي عَيْنِهِ فَلَا يَشْبَعُ مِنْ شَيْءٍ وَ إِذَا كَثُرَتِ النِّعَمُ كَانَ الْمُسْلِمُ مِنْ ذَلِكَ عَلَى خَطَرٍ
لِلْحُقُوقِ الَّتِي تَجِبُ عَلَيْهِ وَ مَا يُخَافُ مِنَ الْفِتْنَةِ فِيهَا أَخْبِرْنِي عَنْكَ لَوْ أَنِّي قُلْتُ
لَكَ قَوْلًا أَ كُنْتَ تَثِقُ بِهِ مِنِّي فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذَا لَمْ أَثِقْ بِقَوْلِكَ فَبِمَنْ أَثِقُ وَ
أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالَ فَكُنْ بِاللَّهِ أَوْثَقَ فَإِنَّكَ عَلَى مَوْعِدٍ مِنَ اللَّهِ أَ لَيْسَ اللَّهُ
عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ إِذ ا سَأَلَكَ عِب ادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدّ اعِ إِذ ا دَع انِ وَ قَالَ
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّ هِ وَ قَالَ وَ اللّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا فَكُنْ بِاللَّهِ عَزَّ وَ
جَلَّ أَوْثَقَ مِنْكَ بِغَيْرِهِ وَ لَا تَجْعَلُوا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا خَيْراً فَإِنَّهُ مَغْفُورٌ لَكُمْ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 243 رواية : 1
|
1- احمد بن محمد بن ابى نصر گويد بحضرت ابى الحسن (رضا) عليه السلام
عرضكردم : قربانت : من چند سال است كه از خدا حاجتى درخواست كرده ام و از تاءخير
اجابتش در دلم شبهه و نگرانى آمده است ؟ فرمود: اى احمد مبادا شيطان بر
(دل ) تو راهى باز كند، تا تو را نا اميد كند همانا امام باقر عليه السلام مى فرمود: هر
آينه مؤ من حاجتى از خدا بخواهد و اجابت آن پس افتد براى محبوبيت آوازش (نزد خداوند) و
شنيدن صداى گريه اش ، سپس فرمود: بخدا سوگند آنچه خداى
عزوجل براى مؤ منين از آنچه خواهند پس اندازد، بهتر است براى ايشان از آنچه زود بآنها
عطا فرمايد، و دنيا چيست ؟ امام باقر عليه السلام مى فرمود: سزاوار است براى مؤ من كه
دعايش در حال آسايش همانند دعاى او در حال سختى باشد، و چون باو داده شد (آنچه
درخواست كرده از دعا) سست نشود، پس تو از دعا خسته مشو زيرا كه دعا نزد خداى
عزوجل منزلتى دارد (بس بزرگ ) و بر تو باد بشكيبائى و
دنبال روزى حلال رفتن ، و صله رحم كردن و مبادا با مردم اظهار دشمنى كنى ، زيرا كه ما
خاندانى هستيم كه پيوند كنيم با هر كه از ما ببرد، و نيكى كنيم بهر كه بما بدى كند،
پس بخدا سوگند در اين كار سرانجام نيكودى ببينيم (چه در دنيا و چه در آخرت )، همانا
كسى كه در اين دنيا داراى نعمت است اگر هر گاه درخواست (چيزى از خدا) كند و باو داده
شود (حرصش زياد گردد) و جز آنرا نيز بخواهد، و (در نتيجه ) نعمت خدا در چشم او كوچك
و خوار گردد، و از هيچ چيز سير نشود، و چون نعمت فراوان شود مسلمان از اينراه بخطر
افتد، (و اين خطر) بخاطر آن حقوقى (است ) كه بر او واجب شود، و بخاطر آن چيزى است
كه بيم آن رود بواسطه اين حقوق در فتنه و آزمايش افتد (و در اءداء آنها كوتاهى كند)،
بگو بدانم كه اگر من بتو چيزى گفتم بدان وثوق و اعتماد دارى ؟ عرضكردم : فدايت
گردم اگر من بگفته شما اعتماد نكنم پس بگفتار چه كسى اعتماد كنم با اينكه شما حجت
خداوند بر خلق او هستى ؟ فرمود: پس تو بخدا (و وعده ها و گفتارهاى او) اعتمادت بيشتر
باشد، زيرا خداوند بتو وعده اجابت داده است (يا اينكه اجابت دعاى تو بموعودى واگذار
شده ) آيا خداى عزوجل نفرمايد: ((و هرگاه پرسندت بندگان من از من ، پس همانا من
نزيكم و اجابت كنم دعاى آنكه مرا خواند)) (سوره بقره آيه 186)؟ و فرموده است :
((نوميد نباشيد از رحمت خدا)) (سوره زمر آيه 53) و نيز فرموده است : ((و خدا نويدتان
دهد بآمرزش و فضل )) (سوره بقره آيه 268) پس تو به خداى
عزوجل اعتمادت بيشتر باشد از ديگران ، و در
دل خود جز خوبى راه ندهيد، كه شما آمرزيده ايد.
| |
توضيح:
مجلسى (ره ) در ضمن شرح قسمتهاى حديث وجوهى براى تاءخير در اجابت دعا از
آن استفاده نموده كه تا هشت وجه آن را ذكر كرده است
(اول ) حقارت و پستى دنيا و اينكه تاءخير بآخرت بهتر است . (دوم ) اينكه از شرايط
اجابت دعا اينست كه در هر حال نبايد دست از دعا برداشت چه در
حال آسودگى و چه در حال سختى (سوم ) شكيبائى در تاءخير آن (چهارم ) اينكه كسب خود
را حلال كند، يا اينكه دعائى باجابت رسد كه حرامى در برنداشته باشد. (پنجم ) قطع
رحم نكند (ششم ) اظهار دشمنى با مردم نكند (هفتم ) اينكه اگر زود باجابت رسد موجب
حرص بر دنيا گردد و نعمتهاى خدا در نظر خوار و كوچك شود (هشتم ) آنكه بواسطه
فراوان شدن مال و ثروت و قدرت در خطر اداء نكردن حقوق آن افتد، و سپس در آخر
گفتارش گويد: و در اين حديث فوايد بسيار و حقيقتهاى فراوانى است براى كسى كه
پديده حقيقت و يقين در آن بنگرد.
 | اصول كافي ثقةالاسلام كليني جلد چهارم | | 
|