next page اصول كافي ثقةالاسلام كليني جلد چهارم

back page


*باب توبه*

بَابُ التَّوْبَةِ

1- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ قَالَ يُنْسِي مَلَكَيْهِ مَا كَتَبَا عَلَيْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ يُوحِي إِلَى جَوَارِحِهِ اكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ وَ يُوحِي إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اكْتُمِي مَا كَانَ يَعْمَلُ عَلَيْكِ مِنَ الذُّنُوبِ فَيَلْقَى اللَّهَ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشَيْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 163 رواية : 1
1- معاوية بن وهب گويد: شنيدم حضرت صادق عليه السلام مى فرمود: چون بنده توبه نصوح كند خداوند او را دوست دارد، و در دنيا و آخرت بر او پرده پوشى كند، من عرضكردم : چگونه بر او پرده پوشى كند؟ فرمود: هر چه از گناهان كه دو فرشته موكل بر او برايش نوشته اند از يادشان ببرد و بجوارح (و اعضاى بدن ) او وحى فرمايد: كه گناهان او را پنهان كنيد، و به قطعه هاى زمين (كه در آنجاها گناه كرده ) وحى فرمايد: كه پنهان دار آنچه گناهان كه بر روى تو كرده است ، پس ديدار كند خدا را هنگام ملاقات او و چيزى كه بضرر او بر گناهانش گواهى دهد نيست .

شرح :
مجلسى (ره ) گويد: در نهايه گفته است كه در حديث ابى بن كعب آمده از پيغمبر (ص ) از توبه نصوح پرسيد؟ فرمود: آن توبه خالصى است كه پس از آن بگناه بازگشت نكند. و شيخ بهائى گفته است كه مفسران در معناى توبه نصوح چند وجه گفته اند:
از آن جمله است اينكه مقصود توبه ايست كه مردمان را نصيحت كند و اندرز دهد يعنى آنها را بخواند كه مانندش ‍ بياورند بخاطر آثار نيكى كه از آن در صاحبش آشكار شود يا صاحبش را اندرز دهد و يكسره از گناهان دست بكشد و هرگز بازگشت نكند.
و از آن جمله اينكه نصوح توبه ايست كه خالص و پاك براى رضاى خدا و خالصا لوجه اللّه باشد و ريشه اين لغت از ((عسل نصوح )) گرفته شده كه بمعناى آن عسلى است كه خالص و پاك از موم باشد.
و از آنجمله اينكه ((نصوح )) از نصاحت بمعنى خياطت باشد، زيرا بوسيله آن هر آنچه گناهان از پرده ديانت پاره كرده رفو كند، يا اين توبه ميانه او و اولياء خدا و دوستانش را جمع كند و او را بآنان متصل سازد چنانچه بوسيله دوختن ، تيكه هاى پارچه بهم متصل گردد.
2- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ ج اءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ م ا سَلَفَ قَالَ الْمَوْعِظَةُ التَّوْبَةُ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 164 رواية : 2
2- محمد بن مسلم از يكى از دو امام باقر و يا صادق عليهما السلام حديث كند كه در گفتار خداى عزوجل : ((و آنكس ‍ كه بيايدش اندرزى از جانب پروردگارش پس باز ايستد، از آن اوست آنچه در پيش گذشته است )) (سوره بقره آيه 275) فرمود: (مقصود از) اندرز (و موعظه در اين آيه ) توبه است .

3- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ي ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّ هِ تَوْبَةً نَصُوحاً قَالَ يَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا يَعُودُ فِيهِ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَيْلِ سَأَلْتُ عَنْهَا أَبَا الْحَسَنِ ع فَقَالَ يَتُوبُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا يَعُودُ فِيهِ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى الْمُفَتَّنُونَ التَّوَّابُونَ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 164 رواية : 3
3- ابوالصباح كنانى گويد: پرسيدم از حضرت صادق عليه السلام از گفتار خداى عزوجل : ((اى آنانكه ايمان آورديد توبه كنيد بسوى خدا توبه نصوح )) (سوره تحريم آيه 8) فرمود: يعنى بنده گناه توبه كند و ديگر بآن باز نگردد.
محمد بن فضيل گويد: من از تفسير اين آيه از حضرت ابوالحسن (موسى بن جعفر عليهما السلام ) پرسيدم ؟ فرمود: از گناه توبه كند و ديگر بآن بازنگردد، و دوست ترين بندگان نزد خداى تعالى آن كسانى هستند كه در فتنه (گناه ) واقع شوند و بسيار توبه كنند.

شرح :
مجلسى (ره ) گويد: گويا مقصود اين است كه خداى تعالى دستور بتوبه نصوح داده ولى اگر دوبار گناهى كرد خداوند او را نيز دوست دارد (و از آنان كه توبه نكنند دوستتر دارد) پس محبوبتر بودن اضافى است تا آنكه گويد: و محتمل است كه مقصود زيادى توبه باشد باينكه توبه كند پس گناه كند و سپس توبه كند و همين طور (كه هر گناهى از او سر زد بى درنگ توبه كند) و او محبوبتر است از آنكه از همه گناهان يك توبه كند و يا گناهانى كند سپس يك توبه كند و دوباره گناهانى كند و يك توبه كند.
4- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ي ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّ هِ تَوْبَةً نَصُوحاً قَالَ هُوَ الذَّنْبُ الَّذِي لَا يَعُودُ فِيهِ أَبَداً قُلْتُ وَ أَيُّنَا لَمْ يَعُدْ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُفَتَّنَ التَّوَّابَ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 165 رواية : 4
4- ابوبصير گويد (راجع بهمين آيه ) بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم (كه معناى آن چيست ؟) فرمود: آن گناهى است كه هرگز در آن باز نگردد، عرضكردم : كداميك از ما هست كه باز نگردد؟ فرمود: اى ابا محمد همانا خداوند از (ميان ) بندگانش دوست دارد آنكس را كه در فتنه (گناه ) واقع شود و بسيار توبه كند.

5- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَى التَّائِبِينَ ثَلَاثَ خِصَالٍ لَوْ أَعْطَى خَصْلَةً مِنْهَا جَمِيعَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَنَجَوْا بِهَا قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللّ هَ يُحِبُّ التَّوّ ابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ فَمَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ لَمْ يُعَذِّبْهُ وَ قَوْلُهُ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ... وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّن ا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ ت ابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذ ابَ الْجَحِيمِ رَبَّن ا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنّ اتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آب ائِهِمْ وَ أَزْو اجِهِمْ وَ ذُرِّيّ اتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَ قِهِمُ السَّيِّئ اتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئ اتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذ لِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ الَّذِينَ ل ا يَدْعُونَ مَعَ اللّ هِ إِل هاً آخَرَ وَ ل ا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلّ ا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذ لِكَ يَلْقَ أَث اماً يُض اعَفْ لَهُ الْعَذ ابُ يَوْمَ الْقِي امَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُه اناً إِلّ ا مَنْ ت ابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا ص الِحاً فَأُوْل ئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئ اتِهِمْ حَسَن اتٍ وَ ك انَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً
اصول كافى جلد 4 صفحه : 165 رواية : 5
5- ابن ابى عمير از برخى از اصحاب در حديثى مرفوع (كه سندش بمعصوم عليه السلام رسد) حديث كرده كه فرمود: خداى عزوجل بتوبه كنندگان سه خصلت داده است كه اگر يكى از آنها را بتمامى اهل آسمانها و زمين بدهد بسبب آن همگى نجات يابند.
(يكى اين بشارت و نويدى است كه بآنان داده در) گفتارش : ((همانا خداوند دوست دارد توبه كنندگان را و دوست دارد پاكيزگى جويان را)) (سوره بقره آيه 222) پس هر كه خدا او را دوست دارد عذابش نكند.
(ديگر) گفتار اوست (كه فرمايد:) ((آنكسانيكه برادرند عرش را و آنانكه گردآنند، تسبيح گويند بستايش پروردگار خويش و ايمان آورند بدو و آمرزش خواهند براى آنانكه ايمان آوردند، پروردگارا فرا گرفتى همه چيز را برحمت و دانش پس بيامرز آنانكه توبه كردند و پيروى كردند راه تو را، و آنها را از عذاب دوزخ باز دار. پروردگارا و در آور ايشانرا ببهشتهاى جاودانى كه نويد دادى بايشان و هر كه شايسته باشد از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان زيرا كه توئى همانا عزيز و حكيم . و دور ساز ايشان را از بديها و آنرا كه از بديها دور ساختى در آنروز همانا باو مهر ورزيدى و اين است آن رستگارى بزرگ )) (سوره مؤ من آيه هاى 7 و 8 و 9).
و ديگر گفتار او عزوجل است : ((و آنانكه نخوانند با خدا معبود ديگرى ، و نكشند تنى را كه حرام كرد خدا جز بحق ، و زنا نكنند و هر كه چنين كند گرفتار كيفر شود. افزوده شود براى او عذاب در روز قيامت و جاودان ماند در آن سرا فكنده . مگر آنكه توبه كند و ايمان آرد و كردار شايسته كند پس آنانند كه خداوند تبديل كند بديهايشان را بخوبيها و خدا آمرزنده و مهربان است )) (سوره فرقان آيه هاى 68 و 69 و 70).

شرح :
سه خصلتى كه حضرت فرمود و از اين آيات استفاده شود (اول ) اينكه خداوند آنها را دوست دارد. (دوم ) اينكه فرشتگان براى آنان آمرزش خواهند. (سوم ) اينكه خداى عزوجل بآنها نويد امن و رحمت داده است .
6- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ الْإِيمَانِ قُلْتُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ عَادَ فِي التَّوْبَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ أَ تَرَى الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالِاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 166 رواية : 6
6- محمد بن مسلم گويد: حضرت باقر عليه السلام فرمود: اى محمد بن مسلم گناهان مؤ من كه از آن توبه كند براى او آمرزيده است ، و بايد براى آينده پس از توبه و آمرزش كار (نيك ) كند، هر آينه بخدا سوگند اين فضيلت نيست مگر براى اهل ايمان ، عرضكردم : پس اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان باز گناه كند و دوباره توبه كند (چگونه است )؟ فرمود: اى محمد بن مسلم آيا باور دارى كه بنده مؤ من از گناه خود پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه اش را نپذيرد؟ عرضكردم : (اگر) چند بار اين كار را كرده ، گناه مى كند پس توبه كند و از خدا آمرزش خواهد (اين چگونه است )؟ فرمود: هر آنگاه كه مؤ من باستغفار و توبه بازگردد خداوند نيز بآمرزش او بر مى گردد (و گناهش را بيامرزد و بدرستيكه خداوند آمرزنده و مهربان است ، توبه را مى پذيرد و از كردارهاى بد درگذرد، پس مبادا تو مؤ منان را از رحمت خدا دور سازى .

7- أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذ ا مَسَّهُمْ ط ائِفٌ مِنَ الشَّيْط انِ تَذَكَّرُوا فَإِذ ا هُمْ مُبْصِرُونَ قَالَ هُوَ الْعَبْدُ يَهُمُّ بِالذَّنْبِ ثُمَّ يَتَذَكَّرُ فَيُمْسِكُ فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَذَكَّرُوا فَإِذ ا هُمْ مُبْصِرُونَ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 167 رواية : 7
7- ابو بصير گويد: از حضرت صادق (ع ) از تفسير گفتار خداى عزوجل پرسيدم (كه فرمايد: همانا آنانكه پرهيزكارى كردند) ((هرگاه شيطان رهگذرى خود را بدانها سايد يادآور شوند و بناگاه بينا شوند)) (سوره اعراف آيه 201) فرمود: او بنده اى است كه آهنگ گناه كند سپس ياد آور از خدا شود و خوددارى كند، پس اينست گفتارش (كه فرمايد): ((يادآور شوند و بناگاه بينا شوند)).

8- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِي لَيْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِينَ وَجَدَهَا
اصول كافى جلد 4 صفحه : 167 رواية : 8
8- ابو عبيده خزاء گويد: شنيدم از حضرت باقر عليه السلام كه مى فرمود: همانا خداى تعالى بتوبه (و بازگشت ) بنده خود فرحناك تر است از مردى كه در شب تارى شتر و توشه خود را گم كند و آنها را بيابد، پس خدا بتوبه بنده اش از چنين مردى در آنحال كه راحله گمشده را پيدا كند شادتر است .

شرح :
جزرى در نهاية پس از نقل حديثى نظير حديث گذشته گويد: ((فرح )) در اينجا و در امثال آن كنايه از خوشنودى و سرعت پذيرش و پاداش نيكو داشتن است زيرا اطلاق ظاهر ((فرح )) بر خداى تعالى جايز نيست .
9- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَّنَ التَّوَّابَ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ كَانَ أَفْضَلَ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 168 رواية :9
9- حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداوند دوست دارد بنده اى كه در فتنه (گناه ) افتد و بسيار توبه كند، و هر كه اينگونه نباشد (البته ) بهتر است (يعنى آنكس كه خود را آلوده بگناه نكرده بهتر است از آنكه گناه كند و پس از آن توبه نمايد).

10- عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ يُوسُفَ بْنِ أَبِي يَعْقُوبَ بَيَّاعِ الْأَرُزِّ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِيمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ كَالْمُسْتَهْزِئِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 168 رواية : 10
10- جابر گويد: شنيدم حضرت باقر (ع ) مى فرمود: توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد، و آنكه در گناه بماند با اينكه آمرزش خواهد چون مسخرچى است .

شرح :
يعنى كسى كه استغفار كند و آمرزش خواهد ولى با اين حال از گناه نيز دست نكشد مانند مسخره چى است كه خود را يا احكام دين را يا پروردگار را مسخره كند، مجلسى (ره ) گويد: زيرا او اظهار پشيمانى كند ولى در حقيقت پشيمان نيست زيرا پشيمانى حقيقتى دنبالش دست كشيدن از گناه است ، و اگر در حقيقت مسخره كند بخداى بزرگ كافر شود.
11- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى إِلَى دَاوُدَ ع أَنِ ائْتِ عَبْدِي دَانِيَالَ فَقُلْ لَهُ إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ الرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ فَأَتَاهُ دَاوُدُ ع فَقَالَ يَا دَانِيَالُ إِنَّنِي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ إِنَّكَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ وَ عَصَيْتَنِي فَغَفَرْتُ لَكَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَيْتَنِيَ الرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَكَ فَقَالَ لَهُ دَانِيَالُ قَدْ أَبْلَغْتَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَلَمَّا كَانَ فِي السَّحَرِ قَامَ دَانِيَالُ فَنَاجَى رَبَّهُ فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ دَاوُدَ نَبِيَّكَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنَّنِي قَدْ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ عَصَيْتُكَ فَغَفَرْتَ لِي وَ أَخْبَرَنِي عَنْكَ أَنَّنِي إِنْ عَصَيْتُكَ الرَّابِعَةَ لَمْ تَغْفِرْ لِي فَوَ عِزَّتِكَ لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ ثُمَّ لَأَعْصِيَنَّكَ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 168 رواية : 11
11- حضرت باقر (ع ) فرمود: خداى عزوجل بداود عليه السلام وحى فرمود: كه نزد بنده ام دانيال برو و بگو: همانا مرا نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و نافرمانى كردى و تو را آمرزيدم ، و اگر دربار چهارم نافرمانى مرا كنى تو را نيامرزم ؟ پس ‍ داود عليه السلام نزدش آمد و فرمود: اى دانيال من فرستاده خدايم بسوى تو، و او بتو فرمايد: تو مرا نافرمانى كردى پس من آمرزيدم ، و نافرمانى مرا كردى و من تو را آمرزيدم ، و نافرمانى مرا كردى و تو را آمرزيدم ، پس اگر براى چهارمين بار مرا نافرمانى كنى تو را نيامرزم ، دانيال بوى گفت : اى پيامبر خدا پيام خود را رساندى ، و همين كه وقت سحر شد دانيال برخاست و با پروردگار خود مناجات كرد و عرضكرد: پروردگارا همانا پيغمبر (ص ) تو داود از سوى تو را مرا خبر داد از سوى تو كه اگر من در بار چهارم تو را نافرمانى كنم مرا نيامرزى ، پس بعزتت سوگند اگر تو مرا نگاه ندارى (و از نافرمانى كردن مرا حفظ نكنى ) هر آينه تو را نافرمانى كنم ، و سپس نيز نافرمانى كنم ، و باز هم نافرمانى كنم .
توضيح گويد: عصيان و نافرمانى در اين حديث محمول بر ترك اولى است زيرا دانيال عليه السلام از انبياء و پيمبران نزد ما از گناهان كبيره و صغيره معصومند.

12- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَيْهِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ قَالَ يُنْسِي مَلَكَيْهِ مَا كَانَا يَكْتُبَانِ عَلَيْهِ وَ يُوحِي اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ وَ إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ فَيَلْقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشَيْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 169 رواية : 12
12- معاوية بن وهب گويد: شنيدم حضرت صادق (ع ) مى فرمود: (و مانند حديث اول را نقل فرموده است كه با ترجمه اش گذشت ).





13- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ كَمَا يَفْرَحُ أَحَدُكُمْ بِضَالَّتِهِ إِذَا وَجَدَهَا
اصول كافى جلد 4 صفحه : 169 رواية : 13
13- حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداى عزوجل بتوبه بنده مؤ منش شاد شود چون توبه كند، چنانچه يكى از شما بگمشده خود كه پيدا كرده شاد گردد.

*باب طلب عفو كردن از گناهان*

بَابُ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذَّنْبِ

1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَى اللَّيْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 170 رواية : 1
1- زراره گويد: شنيدم از حضرت صادق (ع ) كه مى فرمود: بنده چون گناهى كند از بامداد تا شب مهلت دارد، پس اگر آمرزش خواست (آن گناه ) بر او نوشته نشود.

شرح :
پيش از اين در باب كسيكه آهنگ گناه كند در حديث (4) آن باب گذشت هم چنين در حديث (2) و (3) و (5) و (9) اين باب نيز بيايد كه چون كسى گناهى كند هفت ساعت مهلت دارد و در اين حديث از صبح تا مهلتش ذكر شده است و براى جمع ميان دو حديث مجلسى (ره ) فرمايد: يعنى باندازه اين مدت ، و ممكن است مدت اين مهلت نسبت باشخاص و حالات و گناهان متفاوت باشد يا مقصود از ((غدوة )) و بامداد پيش از ظهر باشد و مقصود از شب نزديكهاى شب .
2- عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً أُجِّلَ فِيهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 170 رواية : 2
2- حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كس گناهى كند هفت ساعت از روز درباره آنها باو مهلت دهند پس اگر سه بار گفت : ((استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القيوم )) آن گناه بر او نوشته نشود.

شرح :
مجلسى (ره ) گويد: اين ذكر استغفار كه در اين حديث است بيان فرد اكمل است و گرنه ساير اخبار بنحو اطلاق است و ذكر مخصوصى براى استغفار بيان نكرده اند.
3- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ شَيْءٌ وَ إِنْ مَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ يَسْتَغْفِرْ كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُذَكَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِينَ سَنَةً حَتَّى يَسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَيَغْفِرَ لَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيَنْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 170 رواية : 3
3- و نيز آنحضرت عليه السلام فرمود: بنده مؤ من چون گناه كند خداوند او را هفت ساعت مهلت دهد، پس اگر از خدا آمرزش خواست چيزى بر او نوشته نشود و اگر اين ساعتها گذشت و آمرزش نخواست يك گناه بر نوشته شود، و همانا مؤ من پس از بيست سال بياد گناهش افتد تا از خدا آمرزش خواهد و خدا گناهش را بيامرزد، و كافر همان ساعت آنرا فراموش كند.

next page اصول كافي ثقةالاسلام كليني جلد چهارم

back page