اين خبر را چند جور ميتوان معنى كرد:
اول اينكه مقصود اين است كه تصميم داشته باشد ستم نكند و در بين روز هم تا شب ستم
نكند خداوند گناهانيكه از او سرزند و مربوط باو باشد يعنى حق او باشد ميآمرزد در
صورتيكه پيش از آن روز خونى نريخته باشد و
مال يتيمى را بنا حق نخورده باشد و ذمه اش بامثال اين حقوق
مشغول نباشد، كه در اينصورت آمادگى براى آمرزش گناهان ندارد، و بنابر اين
محتمل است از لحاظ ادبى
((ذلك اليوم
)) ظرف براى
((غفران
)) باشد نه براى (اءذنب
) و در نتيجه آمرزش شامل گناهان گذشته نيز مى گردد چنانچه ظاهر خبر آينده است .
دوم اينكه تصميم بستم نكردن داشته باشد و منافات ندارد كه در بين روز از قصد خود
بر گردد و ستم كند و خداوند هر ستمى باشد جز آندو ميآمرزد، ولى اين معنى با
اخباريكه دلالت بر مؤ اخذه حقوق مردم دارد گو اينكه كمتر از خونريزى و خوردن
مال يتيم باشد منافات دارد و تحقيق آنها و هم چنين تخصيص ظواهر آيات به اين يك خبر
مشكل است و گرچه گفته شود: كه خدا مظلوم را راضى كند.
سوم اينكه ذكر خصوص اين دو ستم از باب مثال است و گرنه مقصود تمامى حقوق مردم
است ، زيرا در ميان حقوق مردم فقط ايندو از گناهان كبيره است ، و كبائر ديگر همگى از
حقوق خداوند است ، يا براى اينكه حقوق مردم يا مربوط
بمال خوردن مال يتيم از همه سخت تر بوده ، بايندو
مثال زده شده اين بود ملخصى از گفتار مجلسى عليه الرحمة در معناى اينحديث .
8- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَدٍ غَفَرَ اللَّهُ مَا اجْتَرَمَ
اصول كافى جلد 4 صفحه :25 رواية :8
|
امام صادق عليه السلام فرمود: كه رسولخدا (ص ) فرموده هر كه بامداد كند و قصد ستم
بكسى را نداشته باشد، خداوندگناهى را كه مرتكب شود بيامرزد.
| |
9- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ
ع قَالَ مَنْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِى نَفْسِهِ أَوْ فِى مَالِهِ أَوْ فِى وُلْدِهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :9
|
و نيز امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه ستم بكسى كند بهمان ستم گرفتار شود،
در خودش باشد يا در مالش در فرزندش .
| |
10- ابْنُ أَبِى عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :10
|
و نيز فرمود: كه رسولخدا (ص ) فرمود: خود را ستم باز داريد كه آن تاريكى روز
قيامت است .
| |
شرح :
مجلسى (ره ) گويد: مقصود از تاريكى در حديث يا تاريكى حقيقى است ، چنانچه گفته
اند: كه حالات نفسانيه كه نتيجه كردار است و مايه سعادت يا شقاوت است ، اينها نورها و
يا تاريكيهائى است كه پيوسته همراه انسانى است ، و چون روز قيامت روز آشكار شدن
اسرار، و ظاهر شدن پنهانيها است لذا در آنروز ظاهر گردد، و همان ساعت كه مؤ منان در
پرتو نور خود پيش مى روند (چنانچه خداوند
متعال در سوره حديد آيه 12 فرمايد)، بر شخص ستمكار نيز به اندازه ستمش تاريكيها
احاطه كند. يا آنكه مقصود از تاريكيها سختيها و هراسهائى است كه در قيامت است ، چنانچه
در گفتار خداى تعالى :
((قل من ينجيكم من ظلمات البر و البحر
)) در تفسير
((ظلمات
))
گفته اند.
11- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ
هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ
يَوْمِ الْقِيَامَةِ
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :11
|
(اين حديث نيز مانند حديث 10 است لذا از تكرار ترجمه خود دارى شد).
| |
12- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي
جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ يَظْلِمُ بِمَظْلِمَةٍ إِلَّا أَخَذَهُ اللَّهُ بِهَا فِى نَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ
الَّذِى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ فَإِذَا تَابَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :12
|
امام باقر عليه السلام فرمود: هيچكس نيست كه بكسى ستم كند جز آنكه خدا او را بهمان
ستم بگيرد: درباره خودش باشد يا مالش ، و اما ستمى كه ميانه او و خدا باشد، هرگاه
توبه كند خدا بيامرزد.
| |
13- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ أَبِى نَجْرَانَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ حَكِيمٍ
عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مُبْتَدِئاً مَنْ ظَلَمَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ
مَنْ يَظْلِمُهُ أَوْ عَلَى عَقِبِهِ أَوْ عَلَى عَقِبِ عَقِبِهِ قُلْتُ هُوَ يَظْلِمُ فَيُسَلِّطُ اللَّهُ عَلَى عَقِبِهِ أَوْ
عَلَى عَقِبِ عَقِبِهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ
ذُرِّيَّةً ضِع افاً خ افُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّ هَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :13
|
عبد الاعلى مولى آل سام گويد: امام صادق عليه السلام شروع به سخن كرده فرمود: هر
كه ستم كند خداوند مسلط گرداند كسيرا كه باو يا بفرزندان او يا بفرزند فرزندش
ستم كند، گويد: عرض كردم : او ستم كند و خدا بفرزندش يا فرزند فرزندش مسلط
سازد؟ خداى عزوجل فرموده : ((و بايد بترساند آنانكه اگر باز گذارند پس از خود
فرزندان ناتوانى ميترسند بر ايشان پس بترسند خدا را و بگويند سخنى استوار))
(سوره نساء آيه 9).
| |
شرح :
در تفسير اين آيه شريفه سه وجه گفته اند كه مناسب با استشهاد امام عليه السلام وجه
دوم است و آن اينست كه خداوند در اين آيه به ولى يتيم دستور باداء امانت و حفظ
مال يتيم را داده است ، و بنا بر اين معنى آيه چنين ميشود: كه هر كس سرپرستى يتيمى را
بعهده گرفته بايد طورى در اموال او تصرف كند كه دوست دارد ديگران در
اموال فرزندان خودش پس از مرگ او آنطور تصرف كنند و خلاصه ستم بآنها روا ندارد
هم چنانكه دوست ندارد ديگران درباره فرزندانش پس از وى ستم كنند، و لذا
دنبال اين آيه خداوند فرمايد:
((اين الذين يا كلون ....
)) همانا آنانكه ميخورند
اموال يتيمان را بستم جز اين نيست كه ميخورند در شكمهاى خويش آتش را.... تا آخر آيه
))
و شخ طبرسى (ره ) در تفسير اين آيه از امام صادق عليه السلام حديث كند (و ملخصش
اينست ) كه فرمود: در كتاب على بن ابيطالب عليه السلام نوشته است كه هر كه
مال يتيم را بستم بخورد و مالش در دنيا و آخرت بوى برسد اما در دنيا بفرزندانش پس
از او رسد و اما در آخرت گرفتار آتش شود.
و روى اين بيان نظر امام عليه السلام نيز در پاسخ از پرسش راوى و استعباد او از اينكه
چگونه فرزند بستم پدر عقوبت شود روشن گردد، زيرا ستم اثرى طبيعى دارد كه آن
اثر در دنيا نيز بستمكار برسد و اگر بخود او نرسيد بفرزندانش برسد، مانند آتش
كه هر جا افتد اثرش سوزاندن است ، و همين بيان براى جلوگيرى از ستم ستمگران
كافى است زيرا آنكس كه گرفتارى ستمكار يا فرزندان او را ديد و يا اين گفتار را از
گوينده راستگوئى چون امام عليه السلام شنيد و باور داشت ، و دانست كه ستمكارى خواه
و ناخواه در نظام آفرينش اثر دارد و ستمكار بجزاى كردار زشتش دچار گردد، ستم بكسى
روا ندارد، و باعث جلوگيرى ظلم و تعدى گردد، و اين منافاتى با
عدل الهى ندارد زيرا اثر طبيعى و واكنش عمل انسان است .
14- عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ
أَوْحَى إِلَى نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِهِ فِى مَمْلَكَةِ جَبَّارٍ مِنَ الْجَبَّارِينَ أَنِ ائْتِ هَذَا الْجَبَّارَ فَقُلْ لَهُ
إِنَّنِى لَمْ أَسْتَعْمِلْكَ عَلَى سَفْكِ الدِّمَاءِ وَ اتِّخَاذِ الْأَمْوَالِ وَ إِنَّمَا اسْتَعْمَلْتُكَ لِتَكُفَّ عَنِّى
أَصْوَاتَ الْمَظْلُومِينَ فَإِنِّى لَمْ أَدَعْ ظُلَامَتَهُمْ وَ إِنْ كَانُوا كُفَّاراً
اصول كافى جلد 4 صفحه :27 رواية :14
|
امام صادق عليه السلام فرمود: كه خداى عزوجل به پيامبرى از پيمبرانش كه در كشور
يكى از سركشان و جباران بود وحى فرستاد كه نزد اين مرد جبار برو و باو بگو: كه من
ترا نگماردم براى ريختن خونها و گرفتن اموال ، همانا تو را گماردم تا ناله هاى ستم
رسيدگان را از من باز دارى ، زيرا من از ستمى كه بايشان شده نگذرم اگر چه كافر
باشند.
| |
15- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ
أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ أَكَلَ مَالَ أَخِيهِ ظُلْماً وَ لَمْ
يَرُدَّهُ إِلَيْهِ أَكَلَ جَذْوَةً مِنَ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
اصول كافى جلد 4 صفحه :28 رواية :15
|
ابو بصير گويد: شنيدم از امام صادق عليه السلام كه مى فرمود: هر كه
مال برادر (دينى ) خود را بخورد، و (خودش يا عوضش را) باو برنگرداند، در روز قيامت
پاره از آتش خورد.
| |
16- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِى
عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعِينُ لَهُ وَ الرَّاضِى بِهِ شُرَكَاءُ ثَلَاثَتُهُمْ
اصول كافى جلد 4 صفحه :28 رواية :16
|
و نيز آنحضرت عليه السلام فرمود: ستمكار و كمك كار او و آنكه بستم او راضى باشد
هر سه آنان در ستم شريكند.
| |
شرح :
مجلسى (ره ) گويد: ظاهر حديث در ستم بديگران است ، و چه بسا
شامل ظلم بنفس نيز بشود، و ظاهر از كمك كار آنكس است كه در ستم كمك به ستمكار كند، و
چه بسا عموميت داشته باشد كه شامل هر كمك كار به ستمگر نيز بشود، و ظاهر از راضى
بستم غير از آن كس است كه به او ستم شده ، و چه بسا
شال او نيز گردد، و تاءييد كند آنچه را گفتيم گفتار خدايتعالى :
((و نگرويد بسوى
آنان كه ستم كردند كه ميرسد شما را آتش
)) (سوره هود آيه 113) در كشاف گويد: اين
نهى شامل شود هم ميلى با آنان و بستگى به آنها و رفاقت و هم نشينى و ديدارشان و
ناديده گرفتن كردارشان و رضايت اعمالشان و شبيه شدنشان و در آمد برفتارشان ، و
با تعظيم و احترام بردن نامشان را (كه تمامى آنها را
شامل گردد) و در كتاب من لايحضره الفقيه در خبر مناهى پيغمبر اكرم (ص ) و غير آن خبر
است كه فرمود: هر كه سلطان ستمگرى را ستايش كند، يا از راه طمع باو برايش زبونى
و فروتنى كند با او در دوزخ هم نشين است .
17- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكُونُ مَظْلُوماً فَمَا يَزَالُ يَدْعُو حَتَّى يَكُونَ
ظَالِماً
اصول كافى جلد 4 صفحه :28 رواية :17
|
هشام بن سالم گويد: شنيدم كه امام صادق عليه السلام مى فرمود: همانا بنده مظلوم
شود، پيوسته دعا كند تا ظالم گردد.
| |
شرح :
- فيض عليه الرحمة گويد: يعنى آنقدر نفرين بر ظالم كند كه بر ظلم او بچربد، پس
ظالم مظلوم ، و مظلوم ظالم گردد. و مجلسى عليه الرحمة گويد: چند
احتمال دارد: اول : در نفرين بر ظالم افراط كند و از حر بگذارند تا بآنجا كه خود ظالم
گردد، مانند اينكه ظالم ستم اندكى باو كرده چون دشنام يا بردن چند درهم معدود، و مظلوم
در مقابل باو نفرين بمرگ و نابودى و كورى و زمينگيرى و
امثال آنها كند، دوم : اينكه مقصود اين باشد كه بدشمن مؤ من نفرين كند كه گرفتار بلا
گردد كه خدا آنرا نپسندد و برخود بلكه بر برادر مؤ من خود ظالم گردد، زيرا مقتضاى
اخوت ايمانى اين بود كه بصلاح او دعا كند... سوم : اينكه اصرار در دعا كند تا آنكه
دعايش مستجاب گردد، و بر دشمن مسلط گردد، و باو ستم كند كه در اين صورت كار بر
عكس شود، در صورتيكه حال او يعنى مظلوم بودنش براى او بهتر بود. (و جمعا 6 وجه
ذكر فرموده است كه سه وجه آن بدون مراعات ترتيب انتخاب شد).
18- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِى نَهْشَلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُهُ
فَإِنْ دَعَا لَمْ يَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ يَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَى ظُلَامَتِهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه :29 رواية :18
|
عبد الله بن سنان گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه براى ستم كارى در
ستمى كه كرده است عذر بتراشد (و در صدد دفع سرزنش و ملامت مردمان نسبت به او بر
آيد) خداوند بر او مسلط كند كسى را كه باو ستم كند، و اگر دعا كند (كه آن ستم را از او
دور كند) مستجاب نكند، و در برابر ستمى كه باو شده پاداشى باو ندهد.
| |
19- عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ
أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ مَا انْتَصَرَ اللَّهُ مِنْ ظَالِمٍ إِلَّا بِظَالِمٍ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ
عَزَّوَجَلَّ وَ كَذ لِكَ نُوَلِّى بَعْضَ الظّ الِمِينَ بَعْضاً
اصول كافى جلد 4 صفحه :29 رواية :19
|
ابو بصير گويد: كه امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند از (هيچ ) ستمكارى انتقام
نگيرد و مگر بوسيله ستمكار ديگرى ، و اينست گفتار خداى
عزوجل ((و بدينسان بگماريم بعضى از ستمگران را بر بعضى ))
(سوره انعام آيه 129)
| |
20- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ ظَلَمَ أَحَداً فَفَاتَهُ فَلْيَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ فَإِنَّهُ كَفَّارَةٌ لَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :29 رواية :20
|
از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه
رسول خدا (ص ) فرمود: هر كه بديگرى ستم كند و او را از دست داد (يعنى دسترسى باو
نداشت كه از او رضايت بجويد) از خدا براى او طلب آمرزش كند، زيرا كه همان كفاره ستم
او گردد.
| |
توضيح :
مجلسى عليه الرحمة گويد: شايد اين خبر حمل گردد بر آن موردى كه حق مالى نباشد
مانند غيبت و امثال آن ، و گرنه واجب است كه مال را از او صدقه بدهد، مگر آنكه كسى
بگويد: تصدق نيز يكنوع طلب آمرزشى است براى او.
21- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَلَفٍ عَنْ مُوسَى بْنِ
إِبْرَاهِيمَ الْمَرْوَزِيِّ عَنْ أَبِى الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَصْبَحَ وَ هُوَ لَا
يَهُمُّ بِظُلْمِ أَحَدٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا اجْتَرَمَ
اصول كافى جلد 4 صفحه :29 رواية :21
|
حضرت موسى بن حعفر (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: هر كه صبح كند و در
دل قصد ستم كسى را نكند، خداوند هر گناهيكه از او سر زده بيامرزد.
| |
 | اصول كافي ثقةالاسلام كليني جلد چهارم | | 
|